کوه زندگی بی پایان

کوه زندگی بی پایان

دفتر خاطرات
کوه زندگی بی پایان

کوه زندگی بی پایان

دفتر خاطرات

ادامه ماجرا

خب پدر هم خبردار شد...

دیروز هرچی توی دلم از چند سال پیش بوده رو گفتم...

بعضی وقتا آدم خیلی بیش از مثبت اندیش میشه. چون توقع نداره. توقع نداره داداشش بذارتت توی بلک لیست گوشیش که نتونی بهش زنگ بزنی. اما به خودت میگی دستش خورده. چون اگه قبول کنی واقعیته، تحملش سخت میشه...

نظرات 2 + ارسال نظر
Lostinwonderland جمعه 15 دی‌ماه سال 1402 ساعت 11:29 ب.ظ

به نظرم تصمیم نهایی رو باید برعهده خود انسان بگذارند؛ درست یا نادرست برادرتون خودش باید بفهمه. این که شما رو بلاک کرده نشون دهنده آزردگی و ترس زیادشه از این که تصمیمش رو تغییر بدین.

من نمیتونم تمام دلایلی که خانواده بخاطرش مخالفه رو اینجا بگم.
اما اینقدر این دلایل محکم هستند که باعث صرف نظر شدن بشه.
نمیدونم کلا...

مینو یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1402 ساعت 01:06 ق.ظ

من دیگه تو این زندگی هیچ چیزی برام عجیب نیست
برادرم طوری از خانواده دل کند که انگار اصلا از اول نبوده
اتفاقاتی که برام افتاده این مدت و ...

میگن آدم از هرچی بترسه، سرش میاد.
تمام چیزهایی که توی زندگی ما اتفاق افتاده، چیزهایی بود که مادرم ازش میترسید و شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد