کوه زندگی بی پایان
دفتر خاطرات
کوه زندگی بی پایان
دفتر خاطراتبرنامه
من معمولا آلارم گوشیم رو روی ۴:۳۵ تنظیم میکنم بعد که از خواب بیدار شدم کتری برقی روشن میکنم تا آب جوش بیاد. تا اون موقع یکمی توی اینترنت میچرخم ، بعد چای میذارم که دم بکشه و میرم حمام که دوش بگیرم.
بعدش صبحانه آماده میکنم و میخورم و در نهایت بعد از جمع کردن سفره صبحانه، لباسمو میپوشم که ۵:۴۵ بیام سر خیابون که ماشین بیاد دنبالم.
امروز بعد از اینکه تمام این کارا رو انجام دادم، داشتم موهامو شونه میکردم، پرده اتاقو یکمی کنار زدم دیدم هوا بیرون تاریکه. به خودم گفتم شاید امروز ابریه.اومدم توی هال دیدم به جای ۵:۴۰، ساعت ۴:۴۰
.
هیچی دیگه فهمیدم من دیشب ساعت به جای اینکه ۴:۳۵ تنظیم کنم گذاشتم روی ۳:۳۵
و بدینگونه به جای یک ساعت خواب بیشتر، وقتم با گوشی به بطالت گذروندم و راضیم.
حالا من ده بار چک میکنم نکنه ربع ساعت از خوابم هدر بره. :)))
من برعکسم. از اون دسته آدمهایی نیستم که خواب براشون خیلی مهمه.
در عوض اگه اراده کنم که بخوابم در کمتر از یک دقیقه خواب میرم
چقدر زودددددددد بیدار میشین
اون‌وقت نز اون‌ور کی تعطیلی میشین ؟
فعلا بخاطر داستان صرفه جویی انرژی ساعت کاری از شش تا یکه.
ولی حالت عادی از هفت تا چهاره.
ای خداااا
چرا ؟؟؟
برای من خیلی این پیش میاد
هرروز آلارم گوشی ساعت 5 و 25 دقیقه زنگ میزنه، ولی گاهی من 4 بیدارم و با خودم میگم نمیصرفه بخوابم، چون اگر بخوابم چرخه ی خواب 90 دقیقه ست و سخت بیدار میشم 
دقیقا نمیصرفه
بدبختی اینه زود هم که بیدار میشیم دیگه نمیشه بخوابیم همون به بطالت میگذرونیم.
آره دیگه.
ولی بطالت لذت بخشیه